۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

گفتم: ز دولت عشق ؟ گفتا که: کودتا شد


نیمه شبِ پریشب گشتم دچار کابوس‏
دیدم به خواب حافظ ، توى صف اتوبوس


گفتم: سلام خواجه، گفتا: علیک جانم
گفتم: کجا روانى ؟    گفتا: خودم ندانم


گفتم: بگیر فالى،  گفتا: نمانده حالى
گفتم: چگونه ‏اى؟  گفت: در بند بى‏خیالى


گفتم که: تازه تازه شعر و غزل چه دارى
گفتا که: مى‏سرایم شعر سپید بارى‏


گفتم: ز دولت عشق ؟ گفتا که: کودتا شد
گفتم: رقیب ؟ گفتا: بدبخت کله پا شد


گفتم: کجاست لیلى ، مشغول دلربایى ؟ 
گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایى
گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز
گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز
گفتم: بگو زمویش، گفتا: که مِش نموده
گفتم: بگو ز یارش، گفتا: ولش نموده


گفتم: چرا، چگونه؟ عاقل شدست مجنون؟
گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون


گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟
گفتا: خریده قسطى تلویزّیون به جایش‏


گفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره‏
گفتا: شده پرستار یا منشى اداره


گفتم: بگو ز زاهد، آن رهنماى منزل
گفتا: که دست خود را بردار از سر دل


گفتم: ز ساربان گو با کاروان غم‏ها
گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا


گفتم: بکن ز محمل یا از کجاوه یادى
گفتا: پژو دوو بنز یا گلف تُک مدادى


گفتم که: قاصدت کو؟ آن باد صبح شرقى
گفتا که: جاى خود را داده به فکس برقى


گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره
گفتا: به جاى هدهد دیش است و ماهواره‏


گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد
گفتا: به پست داده ، آوُرد یا نیاوُرد ؟


گفتم: بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگى
گفتا که: ادکلن شد در شیشه ‏هاى رنگى‏


گفتم: سراغ دارى میخانه‏اى حسابى
گفت: آن چه بود از دم گشته چلوکبابى

شاعر ناشناس

۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

شجاع الدین شفا؛ حکایت دین ستیزی از دیار قم


شجاع الدین شفا، مترجم و نویسنده ایرانی، شامگاه جمعه شانزدهم آوریل (27 فروردین) در سن 91 سالگی در پاریس درگذشت.
شجاع الدین شفا در حالی از دنیا رفت که از او با عنوان شخصیتی فرهیخته و دانشور یاد می شد که به تاریخ و ادبیات ایران و جهان احاطه داشت، اما این آوازه علمی، زیر تلی از خشم و سرزنش مدفون شد.
خدمات شجاع الدین شفا در دربار پهلوی از سالها پیش او را از چشم بخش بزرگی از روشنفکران ایرانی، بویژه چپگرایان انداخته بود تا آنجا که پس از انقلاب هم با وجود اینکه تا واپسین ماههای عمرش از قلم زدن علیه حکومت جمهوری اسلامی در ایران بازنایستاد، منتقدان قدیم و جدید همچنان صداقتش را زیر سؤال می بردند و می نوشتند که چگونه خادم سلطنت پهلوی از دموکراسی دم می زند.
سه دهه آخر عمرش هم که وقف ستیز با دین اسلام و دیگر ادیان توحیدی شد، بر شمار دشمنانش افزود تا آنجا که سایت جرس، از پایگاه های اینترنتی اصلاح طلبان که زیر نظر چند روشنفکر دینی اداره می شود، هنگامی که از مرگ او خبر می دهد، برخلاف سنت مطبوعات ایرانی که معمولاً در حق درگذشتگان تندی نمی کنند، از او با عنوان نویسنده "متهتک" یاد می کند.
شجاع الدین شفا، زاده مرکز روحانیت شیعه در ایران، شهر قم بود و در خانواده ای که نسل اندر نسل پزشک بودند؛ کتاب فرزندان استر، خاندان شفا را از تبار حکیم هارون، پزشک معروف یهودی کاشان معرفی می کند .



شجاع الدین شفا تحصیلات خود را تا پایان دبیرستان در قم به انجام رساند، برای تحصیلات دانشگاهی به تهران رفت و پس از فارغ التحصیلی در رشته ادبیات فارسی، تحصیلاتش را در در بیروت و فرانسه ادامه داد.
پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه و سپس ایران، به کشورش بازگشت و به عنوان مترجم در رادیو استخدام شد، همزمان فعالیت سیاسی را نیز آغاز کرد و از بنیانگذاران حزبی شد به نام میهن پرستان، با روزنامه ای به همین نام که سرمقاله هایش را شجاع الدین شفا می نوشت.
حزب میهن پرستان، حزبی ملی گرا و دست راستی بود که با شعار بیزاری از وابستگی به بیگانگان به حزب توده می تاخت، کریم سنجابی که بعدها رهبر جبهه ملی و نخستین وزیر امورخارجه ایران پس از انقلاب شد نیز از بنیانگذاران حزب میهن پرستان بود.
حزب میهن پرستان تنها یک سال و نیم پایید و سپس همراه با احزاب دیگر هم مشی خود، بخشی از تشکل سیاسی تازه ای به نام حزب میهن شد.
از آن پس، نشانه ای از فعالیت سیاسی شجاع الدین شفا ثبت نشده اما در عرصه فرهنگ، نامی پرآوازه از شجاع الدین شفا به عنوان مترجم آثار بزرگ کلاسیک ادبیات غرب به یادگار مانده است.
تا سال 1357، حدود شصت عنوان ترجمه و تألیف از شجاع الدین شفا به چاپ رسید که نام آورترین آنها، ترجمه کمدی الهی، اثر دانته آلیگیری، شاعر سده های سیزدهم و چهاردهم ایتالیاست که در سال 1335 (1956) برای نخستین بار در ایران به چاپ رسید.
کمدی الهی، در سه جلد با عنوان دوزخ، برزخ و بهشت، سفر خیالی دانته به جهان پس از مرگ است، آنچه به ترجمه شجاع الدین شفا غنای بیشتری بخشیده، پاورقی‌هایی است که تقریباً حجمی برابر با حجم کتاب دارد و شخصیتها و رویدادهایی را که در متن اصلی کتاب به آنها اشاره شده به خواننده معرفی می کند.
کمدی الهی پس از انقلاب دیگر تجدید چاپ نشد، تا سالها نایاب بود و معدود نسخه هایی که از آن در بازار مانده بود به بهایی گزاف به صورت قاچاق فروخته می شد تا اینکه سرانجام در سالهای اخیر این کتاب مجدداً از وزارت ارشاد مجوز نشر گرفت اما در آغاز کتاب این توضیح اضافه شد که شجاع الدین شفا، از "معاندین" انقلاب بوده و چاپ این کتاب دلیلی بر توجیه و تأیید شخصیت مترجم نیست.
رایزن فرهنگی شاه
شجاع الدین شفا در روزگاری به دربار پهلوی راه یافت که جانبداری خاندان سلطنتی از دید "روشنفکران" نشانه ارتجاع بود.
او رایزن فرهنگی شاه شد و نقش مهمی در سیاستگذریهای فرهنگی شاه ایفا کرد، بویژه در سیاستهای ملی گرایانه شاهنشاهی و اندیشه بزرگداشت و احیای "عظمت" ایران باستان و نکوهش آثار فرهنگ اسلامی و حمله اعراب به ایران.
شجاع الدین شفا با قلم فاخرش، نویسنده سخنرانیهای مهم شاه شد و خالق جمله ای تاریخی شد: "کورش ... آسوده بخواب که ما بیداریم"، جمله ای از متن سخنرانی ای که برای شاه نوشت تا پاسارگاد بر سر آرامگاه بنیانگذار نخستین و بزرگترین شاهنشاهی تاریخ ایران ایراد کند.
ایده برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و تغییر تقویم ایران از هجری خورشیدی به شاهنشاهی نیز به شجاع الدین شفا نسبت داده می شود.
واپسین سالهای خدمت شجاع الدین شفا به دربار شاهنشاهی، متمرکز بر برپایی کتابخانه ای عظیم شد که به دستور محمدرضا شاه، بنا بود ایران را به کتابخانه های مهم جهان پیوند دهد و الگویی برای دیگر کشورها شود.
شاه فرمان ساخت کتابخانه را در سال 1352 (1973) صادر کرد و شجاع الدین شفا را که در آن زمان معاون فرهنگی وزارت دربار بود مأمور کرد کتابخانه را بسازد و ریاست آن را در دست بگیرد.
قرار شد "کتابخانه ملی پهلوی" در قلب تهران ساخته شود و ظرف ده سال به بهره برداری برسد و در همان آغاز، ششصدهزار عنوان کتاب و بیش از 25 هزار عنوان نشریه را در خود جای دهد.
سمینارها و جلسات متعددی برای طرحریزی کتابخانه برگزار شد، مشاوران فراوانی از سراسر جهان برای کتابخانه استخدام شدند، مسابقه ای جهانی برای انتخاب معمار کتابخانه برپا شد که بیش از سه هزار شرکت کننده داشت و یک شرکت آلمانی در آن برنده شد اما کلنگ کتابخانه هیچگاه به زمین زده نشد.
انقلاب، شجاع الدین شفا را به کوچ اجباری فرستاد، طرح کتابخانه ملی پهلوی برای همیشه ناکام ماند و کتابخانه شخصی شجاع الدین شفا هم که به نوشته خودش، چهارده هزار جلد کتاب در آن داشته، مصادره شد.
شجاع الدین شفا نوشته که تقریباً همه این چهارده هزار جلد کتاب را خوانده و حاشیه نویسی کرده، هرچند این ادعا مبالغه آمیز می نماید و چندان عملی به نظر نمی رسد، حتی اگر خواندن هر کتاب، تنها یک روز به طول انجامیده باشد.
شجاع الدین شفا در فرانسه اقامت گزید، فصل تازه زندگی اش را با قلم زدن علیه نظام جدید حاکم بر ایران آغاز کرد و بزودی دین اسلام و سپس همه ادیان ابراهیمی را هدف حمله قرار دارد و علیهشان ردیه ها نوشت.
در مشهورترین این آثار، با عنوان تولدی دیگر، به این می پردازد که هر سه دین یهود، مسیحیت و اسلام نسخه برداری‌هایی از کیشهای مهرپرستی، زرتشت و مانی اند که "ایرانیان به دنیای کهن ارمغان دادند".
آثار این دوره از زندگی او، از لحاظ پایه های علمی و پژوهشی استواری نوشته های پیش از انقلاب را ندارند و بویژه در جاهایی که مستقیماً به مسائل و رخدادهای پس از انقلاب می پردازد، قلم عالمانه فدای خشمی متعصبانه می شود.
پس از آغاز حرکت اعتراضی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران، شماری از چهره های سیاسی و فرهنگی نامه های سرگشاده برای آیت الله خامنه ای نوشتند، از جمله شجاع الدین شفا.
شجاع الدین شفا با اینکه پیشتر در رد قرآن قلم زده و خدا را آفریده ذهن بشر دانسته بود، در این نامه از قرآن با عنوان کتاب آسمانی یاد کرد و از "واقعیتهای قرآنی" و لزوم متعهد بودن رهبر کشور در مقابل خداوند نوشت.
مهرداد فرهمند
بی بی سی 

رباعیات خیام و آثار مربوط به خیام و مستند عمر خیام از بی بی سی

خیام
200px-Omar_Chayyam.jpg
می خوردن و شاد بودن آيين منست
فارغ بودن ز کفر و دين؛ دین منست

گفتم به عروس دهر کابين تو چیست
گفتــا دل خـرم تـو کابين مـن است

شما خیام را چقدر می شناسید؟

ارنست رنان : خیام نمونه برجسته آزاد اندیشی آریاییها بوده است . او پیوسته میکوشید تا گردن خود را از دست قوانین خشک و انعطاف ناپذیر اعراب رها کند .
گفتار فلسفی این بزرگ مرد ایرانی در جهان امروز به تمام زبانهای دنیا ترجمه شده است و  در بسیاری از دانشگاه معتبر جهان کتب وی تدریس می شود . به راستی جهان به این پیر خرد ایرانی میبالد .تا سال 1960 نیز بیش از 3000 کتاب و رساله درباره خیام نوشته شده است .ستاد سعید نفیسی پس از تحقیقات وسیعی درباره خیام گفت رباعیات خیام تا سال 1925 :
سي و دو بار انگليسي  - شانزده بار فرانسوي  - يازده بار اردو  - دوازده بار آلماني  - چهار بار روسي  - چهار بار ترکي  - پنج بار ايتاليايي - هشت بار عربي  و چند بار به ارمني و سوئدي و دانمارکي ترجمه شد و تا امرزو ثابت شده است که رباعياتش به تمام زبانهاي زنده دنيا ترجمه شده است . رباعیات جهانی خیام نام و فرهنگ ایران را برای ابدیت زنده نگه داشته است .
در تونس هتلی به نام خیام ساخته شده‌است.
در فرانسه و مصر شراب‌هایی به نام خیام تولید می‌شود.
گفته می‌شود که خیام هنگامی که سلطان سنجر در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان‌نموده‌است.
یکی از حفره‌های ماه به افتخار خیام «عمر خیام» نامیده شده‌است.
و ...
حكیم عمر خیام نیشابوری ریاضیدان و فیلسوف و منجم و شاعر شهیر ایرانی كه در عصر طلایی و رستاخیز ایران زمین میزیست و رباعیات خیام كه توسط ادوارد فیتزجرالد به انگلیسی ترجمه شده سومین كتاب پرفروش پس از انجیل و كلیات شكسپیر در اروپا به حساب می آید و این در حالی است كه هنوز در ایران خیلی ها با ارزش و مرتبه این دانشمند نامی آشنایی ندارند.

PIC_H438.jpg

چون در گذرم به باده شویید مرا
تلقين ز شراب ناب گویید مرا

خواهید به روز حشر یابید مرا
از خاک در میکده جوييد مرا



تندیس این بزرگ مرد ایرانی , اسطوره مشرق زمین در دانشگاه فلورنس ایتالیا نصب گردیده  است و حسین فخیمی مسئول ساخت این تندیس شده بود . هر ساله در 28 اردیبهشت ماه یاد و گرامیداشت او در نیشابور برقرار میگردد و مردم بسیاری از شهرهای گوناگون بر مزار پاک این فیلسوف , عارف و ستاره شناس بزرگ ایرانی گردهم می آیند . یادش گرامی . روحش شاد .

چند وقت پیش بی بی سی مستندی بسیار زیبا و کامل از خیام تهییه کرد که هم به انگلیسی و فارسی پخش شد. من چند تا لینک غیر مستقیم برای دانلود این مستند پیدا کردم. امیدوارم نسخه ی خوب و با کیفیتی رو بتونم آپلود کنم تا شما راحت دانلود کنید.





سرور اول - در سه قسمت:

سرور دوم - در 16 قسمت:

کتاب های داخل پوشه:


در مورد رباعیات خیام تحقیقات زیادی شده است و در آن میان چهار تحقیق محققانه وجود دارند که عبارتند از پژوهش هایی که صادق هدایت، ذکاءالملک فروغی، علی دشتی و محمد علی بهرامی انجام داده اند. با توجه به این پژوهش ها تعداد رباعیات اصیل خیام را چنین میابیم:
صادق هدایت 142 رباعی
ذکاءالملک فروغی 178 رباعی
علی دشتی 74 رباعی
محمد علی بهرامی 138 رباعی

دیگر مطالب مرتبط:

۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

درآمد عربستان از حج و زیارت کعبه


دل خوش از آنيم که حج ميرويم
غـافـل از آنـيم که کـج ميرويم
 کـعــبـه بـه ديـدار خــدا ميرويم  
او که همينجاست کجا ميرويم


حـج بـخـدا جـز به دل پاک نيست
شسـتـن غـم از دل غمناک نيست
دين که به تسبيح و سر وريش نيست
هرکه علي گفت که درويش نيست
صبح به صبح در پي مکر و فريب
شب همه شب گريه و امن يجيب

 












 
طبق آمار بانک جهاني در سال 2008 درآمد کشور عر بستان از توريسم يا به زبان ساده از : دکان زيارت مسلمين خانه کعبه معادل مبلغ 29.865.000.000 دلار يا قريب سي ميليلرد دلار بوده است.
زائرين ايراني که بصورت تمتع ويا عمره در همان سال به مکه رفته اند  1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار يا بعبارتي قريب به مبلغ پنج ميليارد دلار درآمد تقديم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در ميان تمام کشورهاي اسلامي مقام اول را به خود اختصاص داده اند. نظر باينکه هواپيمائي جمهوري اسلامي قدرت جابجائي اينهمه زائر را نداشته است شرکت هواپيمائي عربستان قريب به 54 درصد از زائران ايراني را به خود اختصاص داده است....طبق گزارش مقامات ديپلماتيک ايران در سال 2008 ماموران کشور عربستان بدترين و توهين آميز ترين رفتار را با زوار ايراني داشته اند و ايران از لحاظ توهين ماموران  عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است. علماي عربستان در همان سال فتوي صادر کرده اند که ايرانيان شيعه کافر هستند.طبق يک گزارش ديپلماتيک ديگر زائران ايراني ناخواسته ترين و منفورترين خارجي ها در عربستان محسوب مي شده اند.
با يک حساب سرانگشتي بوسيله پولي که ايرانيان سالانه به عربستان (دشمن شيعه ايراني) تقديم مي کنند مي توان تعداد 170.000 مسکن روستائي احداث کرد...
يا ميتوان 714.286 فرصت شغلي کشاورزي يا 200.000 فرصت شغلي صنعتي براي جوانان ايجاد کرد
يا ميتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشي در کشور ايجاد کرد
ويا ميتوان با پول حجاج دوسال يک پالايشگاه سوپر مدرن با ظرفيت 75000 بشکه احداث کرد
ويا با پول پنج سال حجاج ميتوان ايران را به صادر کننده بنزين مبدل ساخت و ديگر براي واردات بنزين محتاج اعراب نبود....اما افسوس که با پول حجاج ايراني قمارخانه هاي فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بيزنس حج را در اختيار دارند آباد ميشود.....و تا رسيدن ايرانيان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهينه هزينه کردن پول براي نزديکي به خدا راه بسيار درازي در پيش است