۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

شمارش معکوس برای "مرگ کتاب" در ایران

کالاهای فرهنگی بخصوص کتاب از جمله اقلامی هستند که در اکثر خانواده های ایرانی برای ورود به سبد خرید خانوار در اولویت قرار نمی گیرند.و تحقیقات نشان داده که وقتی از این خانواده ها علت را جویا شویم مشکلات اقتصادی را علت اصلی عدم اهمیت دادن به این کالای ارزشمند می دانند. این در حالی است که در مقابل ،کمتر کسی است که از تاثیرات شگرف کتاب در لایه های مختلف زندگی و لزوم و میزان اهمیت این کالای مهم فرهنگی خبر نداشته باشد. این در حالی است که بررسی ها نشان داده ،افرادی که اهل مطالعه و کتاب خوان باشند در طول زندگی در صورت مواجهه با مشکلات، بیشتر از سایرین در حل مشکلات موفق ترند.
با یک نگاه کلی به نحوه هزینه کردن در طول یک روز در یک خانواده ایرانی که اتفاقا گله مند از شرایط اقتصادی هم هست،شاهد این خواهیم بود که این خانواده ها برای ضرر به خود و جامعه به راحتی هزینه می کنندحتی هزینه هایی که باعث آسیبهای جانی هم می شود  اما برای کمک به توسعه فکری فرهنگی خود و  جامعه که شاید یک دهم این هزینه هم نشود دریغ از یک ریال....
با این احتساب شاید خیلی تعجب برانگیز نباشد که سرانه مطالعه در ایران 8 دقیقه در روز است. که البته این 8 دقیقه با احتساب دانش آموزان و دانشجویان که به نوعی موظف به مطالعه هستند اعلام شده است . در فرانسه با ۵۵ میلیون نفر جمعیت هر روز ۳۵۰ هزار جلد کتاب به فروش می‌رسد، اما در کشور ما هر ایرانی در هر هزار و ۸۹۲ روز فقط یک کتاب می‌خواند. و شاید لازم باشد بدانیم که در همین جامعه ای که مشکلات اقتصادی را به عنوان مانع مطرح می کنند و در سرانه مطالعه یکی از عقب مانده ترین کشورهاست اما در یکسری هزینه های دیگر از سایر کشورها پیشتاز است بگونه ای که در ایران روزانه 5/14میلیون نخ سیگار دود می شود که با احتساب هر نخ سیگار 100تومان، محاسبه کنید در طول روز برای ضرر زدن به خود ،خانواده و جامعه چه هزینه هنگفتی متحمل می شویم اما برای خرید کتاب مشکلات اقتصادی بیداد می کند!در ضمن زنها و دختر خانمهای ایرانی دومین مصرف کننده لوازم آرایش در خاورمیانه هستند یعنی سالانه حدود یک میلیارد تومان هزینه برای آسیب به پوست و ضررهای دیگری که مجال پرداخت به آنها نیست هزینه می کنند.علاوه بر اینها بجای خرید کتاب برای کودکانمان ،مدام در سوپرمارکت محله در حال خرید چیپس و پفک و تنقلات مضری هستیم که بارها بر منع کودکان از آنها  تاکید شده اما درحالیکه مصرف کنندگان 90 درصدی این تنقلات هستیم با همان هزینه های هنگفت، ولی حاضر به خرید یک کتاب 3یا 4 هزار تومانی برای فرزندمان نیستیم.و هزاران مورد دیگر که فرصتی برای پرداخت به آنها نیست و تقریبا همه خانواده های ایرانی هم با آنها درگیر هستند.بنابراین نمی توان گفت که مشکلات اقتصادی عامل اصلی این کاهش سرانه مطالعه شده است



.
بررسی دلایل کاهش سرانه مطالعه : اگر یکروز بعداظهر در تهران از میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر قدم بزنید که در واقع مرکز اصلی فروش کتاب در تهران می باشد بخوبی مشاهده می کنید که بیش از 90 درصد از جمعیتی که برای خرید کتاب در حال تردد هستند برای خرید کتابهای کمک درسی آمده اند و یا به توصیه آموزشگاههای کنکور در این منطقه حضور دارند یا به توصیه تبلیغات تلویزیونی و یا توصیه اساتید دانشگاه و بعضا کسانی که بنا به شرایطی خاص نیاز به یک کتاب خاص پیدا کرده اند.وبسیار محدود هستند افرادی که برای خرید کتاب آمده اند آنهم به این دلیل که کتاب جز ضروریات زندگیشان است
.
البته این مطالعه کم ماحصل خیلی از مسائل دیگر هم می شود .اولا اینکه ما اصلا عادت به کتاب خوانی نداریم و بقولی کتابخوانی از نسلهای پیشین به نسل جدید منتقل نشده است.و درواقع هیچوقت پدرانمان و پدرانشان هزینه کردن برای کتاب و کتابخوانی را توصیه نکرده و هیچ وقت بخشی از درآمد ماهانه شان را برای این مهم اختصاص نداده اند، تا شاید این عادتی شود برای آیندگان .
در دوران تحصیلات 12 ساله دانش آموزی هم به لطف آموزش و پرورش همه در حال مطالعه کتابهای درسی هستند و لاغیر .گاهی هم کتابهای کمک درسی . در دوران دانشجویی هم که همه مطالعه ها در راستای رشته تحصیلی است آنهم با هدف ارتقا سطح تحصیلات . نه بر اساس ضروریات مطالعه و کتابخوانی در زندگی
.
تا اینکه فرد وارد زندگی مشترک می شود و در زندگی که بنظر می رسد بهترین فرصت برای تشویق زوجین برای مطالعه باشد ،کتابخوانی کاملا به دست فراموشی سپرده می شود.تا چند سال پیش خریدن کتاب و هدیه دادن آن تنها فرصتی بود که شاید خانواده ها یکدیگر را دعوت و تشویق به کتابخوانی می کردند، اما متاسفانه این سنت هم به لطف و میمنت رشد چشمگیر چشم و هم چشمی ! رو به نابودی می رود چرا که در خانواده های مختلف خریدن هدیه کمتر از طلا و چیزی در مقیاس آن ،باعث سرشکستگی است!! تازه اگر کتاب هم باشد که این مسئله حالا حالاها هم حل شدنی نیست ،تا جایی که در صورت تکرار حتی ممکن است کار به قهر و دادگاه و .. بینجامد ! یعنی معیار ارزش، مالی است نه معنوی ... ما حتی در هدیه دادن به کودکان هم از کتاب پرهیز می کنیم .
این قضیه به شکل دیگری برای کودکانمان هم اتفاق می افتد. بگونه ای که با توجه به بی خبری خانواده ها از محتوای کتابهای کودکان و شیطنتهای برخی ناشران، نقاشی و رنگ و لعاب روی جلد ملاک اصلی خریدن کتاب برای کودکان شده است.و حتی خانواده هایی هم که برای کودکان اقدام به خریدن کتاب می کنند ناخودآگاه به کتابهای زرد گرایش پیدا می کنند که هیچ محتوایی برای کودک ندارد و از همان اوان کودکی باعث دلسرد شدن کودک از کتاب می شوند.
اما عدم توزیع جغرافیایی مناسب مراکز خرید کتاب هم در سرانه پایین مطالعه بی تاثیر نیست .بگونه ای که در تهران  هر 500 قدم در تهران یک دکه برای فروش سیگار وجود دارد اما کتابفروشی....!!!

ضمن اینکه جای یک سئوال از مسئولین باقی است و آن اینکه واقعا کتاب خوب را چگونه می توان تشخیص داد؟و اداره کتاب وزارت ارشاد در معرفی آثار خوب چه اقداماتی انجام داده و چه تسهیلاتی برای افزایش سرانه مطالعه در کشورمان در نظر گرفته است ؟ صدا وسیما به عنوان یک رسانه فراگیر در معرفی کتاب خوب و حتی کتاب بد که شاید به اندازه  معرفی کتاب خوب با توجه به رشد قارچ گونه کتابهای زرد موثر باشد چند برنامه ساخته و آیا این برنامه ها در ساعات پربیننده پخش می شود ؟آیا از شبکه پربیننده پخش می شود یا یک شبکه خاص برای بیننده خاص!؟

ضمن اینکه با وجود مراکزی چون فرهنگسراها که تقریبا در همه محلات تهران وجود دارند و همچنین رسانه فراگیری چون صداوسیما برای اطلاع رسانی صحیح و مناسب در این زمینه و سایر رسانه های مکتوب ،شنیداری ،دیداری و مجازی  و ...بنظر نمی رسد اگر کتابهای مناسبی به چاپ برسند بالا بردن سرانه مطالعه در ایران کار دشواری باشد. ضمن اینکه این مهم نیازمند یاری همه سازمانهای مرتبط و غیر مرتبط است تا با ایجاد تسهیلات ،گامهای موثری در این زمینه برداشته شود.سازمانهای دولتی برای ترغیب و بالا بردن انگیزه کتابخوانی در  پرسنل خود چه اندازه برنامه ریزی کرده اند؟تا این پرسنل این انگیزه را به خانواده خود منتقل کند؟آموزش و پرورش چه اندازه در پایین بودن نرخ سرانه مطالعه مقصر بوده ؟و...
کلام آخر:
اگر فرهنگ کتابخوانی در ایران سیر صعودی پیدا نکند شاید تا چندی دیگر شاهد "مرگ کتاب" در ایران باشیم ...
سئوال آخر:
آیا نام آخرین کتابی که خوانده اید را به یاد دارید؟


تو پست قبلی گفتم که ما ایرانی ها فقط مدارکمون را بالا میبریم نه درک و شعورمون رو. تاریخ جهان پیشکشمون، تاریخ خودمون رو هم نمیدونیم. می خونیم ، می خونیم ، دانشگاه میریم، ادعا می کنیم دانشجو هستیم و با همین خیالاتمون عمرمون رو هدر میدیم. و در آخر هم چیزی نمیدانیم و کار هم بلد نیستیم!! این سیستم آموزشی ما کلا خراب است و فقط برای این است که جوانان جوری تربیت بشن تا بشه بهتر از آنها سواری گرفت. من در حال تحقیق در مورد سیستمهای آموزشی جهان هستم و وقتی که کاملش کردم اون رو تو وبلاگ میزارم
   موفق و پیروز باشید  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر